از گذشته وقتی که فرد دچار تاری دید بوده و با تجویز عینک دید بهبود می یابد به آن اصطلاحا ضعیفی چشم گفته می شده است. اصطلاح علمی ضعیفی چشم عیب انکساری است.

نورهایی که وارد چشم می شوند توسط عدسی و قرنیه چشم شکست پیدا می کنند تا روی شبکیه متمرکز شوند و تصویر اشیاء را تشکیل دهند همانند آنچه در دوربین عکاسی اتفاق می افتد. هر گاه نور به اندازه لازم و کافی شکسته نشود و روی شبکیه متمرکز نشود در این صورت عیب شکسته شدن نور در چشم یا عیب انکسار نور و بطور خلاصه عیب انکساری وجود دارد.

نکته مهم اینکه با پیشرفتهایی که اخیرا در معاینه چشم صورت گرفته است، اختلال بینایی و تاری دید ممکن است علل دیگری جز عیب انکساری داشته باشد ولی از سوی عامه مردم هر گونه تاری دید، ضعیفی چشم تلقی می گردد و هنگامی که دید فرد کامل نیست سوال می شود که آیا چشم ضعیف شده است؟

نزدیک شدن به تلویزیون نمی تواند باعث ضعیفی شود و اصولا کسی که زمینه ضعیفی چشم نداشته باشد، چشم ضععیف نخواهد داشت و کسی که زمینه دارد، در هر صورت ضعیفی پیدا خواهد کرد.

نزدیک شدن کودکان به کتاب و دفتر در حقیقت برای تمرکز بیشتر آنان می باشد و نه به علت ضعیفی چشم همانگونه که بزرگسالان برای کارهای دقیق مثل نخ کردن سوزن یا کنده کاری آن را به چشم نزدیک می کنند.

در پاسخ به این سوال والدین که آیا عیب انکساری چشم جنبه ارثی دارد یا نه باید گفت اگر چه در بعضی موارد مثل نزدیک بینی بالا جنبه ارثی ثابت شده است، یا دوربینی که بیشتر جنبه فامیلی داشته (وجود دوربینی در فامیل احتمال دوربینی کودکان را زیاد می کند اگرچه ژنی برای آن شناخته نشده است)، ولی در اکثر موارد عیب انکساری در فرزندان ارتباطی با عیب انکساری والدین ندارد.

انواع عیب انکساری شامل دوربینی و نزدیک بینی و آستیگماتیسم می باشد. درصورتی که عیب انکساری دو چشم متفاوت باشد به آن انیزومتروپی گفته می شود که بدترین نوع عیب انکساری از نظر ایجاد تنبلی چشم است ولی کمترین اثر را در بینایی فرد وقتی دو چشم باز است دارد، چون با یک چشم دید فرد نسبتا خوب است و به همین دلیل خیلی دیر تشخیص داده می شود.